A0:  اولین كسی كه عاشقش میشی دلتو میشكونه و میره...


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد یکبار قسمت کردم چندین برابر شد دفتر دلم را در خلوت می گشایم هر ورق یاد تو را زنده می کند آهسته زمزمه می کنم دفتر عشق مرا آهسته بگشای ای دوست... در میان هر ورق نام تو خفته است...

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل نوشته های پسرک تنها... و آدرس 2boy1girl.mahtarin.com 
لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 199
:: کل نظرات : 71

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 14

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com

یکی نیست که قدر دلم رو بدونه...

اولین كسی كه عاشقش میشی دلتو میشكونه و میره...
یک شنبه 28 فروردين 1390 ساعت 9:40 | بازدید : 1004 | نوشته ‌شده به دست Masoud | ( نظرات )

واگه یه آدم خوب باهات دوست بشه تو دلشو میشكونی كه انتقام خودتو ازش بگیری و اون میره با یكی دیگه.

 

با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم


تک و تنها بودم اما تو رو تنها نمیذاشتم


چه سفرها با تو کردم چه سفرها تو رو بردم


دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم


دارم از تو مینویسم که نگی دوستت ندارم


از تو که با یه نگاهت زیر و رو شد روزگارم


دارم از تو مینویسم دارم از تو مینویسم دارم از تو مینویسم


موقع نوشتنا وقت اسم گذاشتنا


کسی رو جز تو نداشتم اسمی جز تو نمیذاشتم


من تموم قصه هام قصه توست


اگه غمگینه اون از غصه توست


اون از غصه توست


با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم


تک و تنها بودم اما تورو تنها نمیذاشتم


حتی من به آرزوهات تو رو آخر میرسوندم


میرسیدی تو من اما آرزو به دل میموندم


هی میخواستم که بگم که بدونی حالمو


اما ترس و دلهره خط میزد خیالمو


توی گفتن و نگفتن از چه روزهایی گذشتم


انقده رفتم و رفتم انقده رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم


من تموم قصه هام قصه توست


اگه غمگینه اون از غصه توست


اون از غصه توست


هر چی شعر عاشقونست من برای تو نوشتم


تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم


اگه عاشقونه گفتن عشق تو باعث شه


اگه مردم تو بدون چه کسی وارثه شه .

 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمی یاد

 

تا قیامت دل من گریه می خواد

 

چگونه فراموشت کنم تو را...

 

که از خرابه های هرزگی به قصر سپید عشق هدایتم کردی

 

و عاشقی بی قرار و یاری با وفا برای خویش ساختی

 

آهو بره ای شدی که دوستی گرگ را پذیرفتی

 

و برای اشکهای او شانه هایت را ارزانی داشتی

 

و با صداقت عاشقانه ات دلش را به درد آوردی

 

چگونه فراموشت کنم تو را.




:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








cache01last1676882462